وبسایت الی الله

مطالب عرفانی و سیر و سلوکی

در شبانه روز ده دقیقه با خدا خلوت کرده و از خطاهای خود استغفار کن + عکس نوشته

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی (رحمه الله علیه) : در شبانه روز 10 دقیقه با خداوند خلوت کرده و از خطاهای خود استغفار کن؛ خواهی دید که فضای دلت روشن می شود. اگر اینکار را ادامه بدهی بعد از چند وقت این ده دقیقه کل روزت را خواهد گرفت.

مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی که از عارفان بزرگ زمان انقلاب بوده؛ در عالم واقعیت به محضر امام حسین (ع) تشرف پیدا کرده اند و داستان عنایت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را می توانید در ادامه مطالعه بفرمایید :

حاج محمد اسماعیل دولابی(ره) در یکی از جلسات اخلاق خود به بیان ماجرای عنایت امام حسین(ع) به خودشان پرداخته ان که در ادامه آورده ایم.

در ایام جوانی به همراه پدرم به نجف اشرف مشرف شدم. به شدت تشنه علوم و معارف دینی بودم. با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم اما چون من تنها پسر پدرم بودم و به دلیل کهولت سن برای کمک در کارها به من نیاز داشت به همین دلیل با بودن من در نجف مخالفت کرد. در حرم امیر المؤمنین علیه السلام به حضرت التماس می کردم که ترتیبی دهند که در نجف بمانم و درس بخوانم. آن قدر سینه ام را به ضریح فشار دادم و می مالیدم که موهای سینه ام کنده و تمام سینه ام زخم شده بود. حالم آنقدر بد بود که گمان نمی کردم که بتوانم به ایران برگردم. با خود می گفتم یا در اینجا می مانم و درس می خوانم و اگر مجبور به بازگشت شدم همین جا جان می دهم و می میرم. با علمای نجف هم که در این باره صحبت کردم گفتند که باید رضایت پدرم را جلب کنم. با همان حال ملتهب همراه پدرم به کربلا مشرف شدیم. در حرم حضرت اباعبدالله علیه السلام در بالای سر ضریح همه چیز حل شد و التهابم فرو نشست و کاملاً آرام شدم. به طوری که در هنگام مراجعت به ایران حتی جلوتر از پدرم و بدون هیچ گونه ناراحتی به راه افتادم.

در ایران اولین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات به منزل ما آمدند دو نفر آقا سید بودند. آن ها را به اتاق راهنمایی کردم و خودم برای آوردن وسایل پذیرایی رفتم. وقتی داشتم به اتاق پذیرایی برمی گشتم جلوی در اتاق پرده ها کنار رفت و حالت مکاشفه ای به من دست داد و در حالی که سفره به دست بود حدود بیست دقیقه در جای خود ثابت ماندم. دیدم بالای سر ضریح امام حسین علیه السلام هستم و به من نگاهی کردند که آنچه را می خواستی از حالا به بعد تحویل بگیر. آن دو آقا سید هم با یکدیگر صحبت می کردند و می گفتند او در حال خلسه است.

از همان جا شروع شد. آن اتاق شد بالای سر حضرت و تا سی سال عزا خانه اباعبدالله بود و اشخاصی که به آنجا می آمدند بی آن که لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند می گریستند. در اثر عنایت حضرت اباعبدالله علیه السلام کار به گونه ای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملا آقا جان، مرحوم آیت الله شیخ محمد بافقی، مرحوم آیت الله شاه آبادی، بدون اینکه من به دنبال آنها بروم و از آن ها التماس و درخواست کنم،با علاقه خودشان به آن جا می آمدند.

بعد از آن مکاشفه به ترتیب به چهار نفر برخورد کردم که مرا دست به دست به یکدیگر تحویل دادند. اولین فرد آیت الله سید محمد شیرازی بود. همراه او بودم تا اینکه مرحوم شد. وقتی جنازه او را به حرم عبدالعظیم بردیم، آیت الله شیخ محمد بافقی آمد وبر او نماز خواند. من که دیدم شیخ بر عزیزم نماز خواند و هم از مرحوم شیرازی قشنگ تر است جذب او شدم، به گونه ای که حتی همراه جنازه به قم نرفتم. خانه شیخ را پیدا کردم و از آن پس با شیخ محمد بافقی مرتبط بودم ات اینکه او هم مرا تحویل آیت الله شیخ غلامعلی قمی ملقب به تنوماسی داد. من هم که او راقشنگ تر دیدم از آن پس همراه او بودم. در همین ایام با آیت الله شاه آبادی هم آشنا و دوست شدم و با وی نیز ارتباط داشتم. تا اینکه به نفر چهارم، آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی که شخص و طریق بود برخوردم. وی با سایرین فرق داشت چنین کسی از پوسته بشری خارج شده و آزاد است و هر ساعتی در یک جای از عالم است. یک استوانه نور است که از عرش تا طبقات زمین امتداد دارد و نور همه اهل بیت درآن میله نور  قابل وصول است. اول اهل عبادت،مسجد رفتن،محراب ساختن وامام جماعت بردن بودم.

بعد اهل توسل به اهل بیت علیهم السلام شدم تا اینکه در پایان به شخصی برخورد کردم و به او دل دادم و از وادی توحید سر در آوردم. خداوند لطف فرمود و در هر یک از این کلاس ها افراد برجسته و ممتاز آن کلاس را من نشان داد؛ ولی کاری کرد که هیج جا متوقف نشدم. بلکه تماشا کردم و عبور کردم تا این که به وادی توحید رسیدم. در طول این دوران همیشه یکه شناس بودم و به هر کسی دل می دا دم خود و خانواده ام را قربانی وی می کردم تا اینکه خود او مرا به نفر بعدی تحویل می داد و من که او را بالاتر از قبلی می دیدم از آن پس دور او می گشتم. به هر تقدیر همه عنایاتی که به من شد از برکات امام حسین علیه السلام بود. از راه سایر ائمه علیهم السلام هم می توان به مقصد رسید، ولی از راه امام حسین علیه السلام خیلی سریع انسان رابه نتیجه می رساند. چون کشتی امام حسین علیه السلام در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود،هر کسی که سیر معنوی خود را و حرکتش را از آن حضرت آغاز کند خیلی زود به مقصد می رسد.

تلگرام
واتس آپ
فیس بوک
توئیتر
پینترست
یک ساعت مراقبت = ده ساعت حفظ شدن
علامه جوادی آملی

یک ساعت مراقبت کنید؛ ده ساعت حفظ شوید :علامه جوادی آملی

علامه حسن زاده آملی : هر کس یک ساعت برای مراقبت زحمت بکشد؛ ده ساعت او را حفظ می کنند و به پیش می برند و قهراً نجات پیدا می کند. همچنین حفظ خاطرات در نماز برای او سهل و آسمان خواهد شد. در تکمیل توضیحات این بزرگوار باید عرض کنیم دو شیطان داریم که مانع نماز می شوند، یکی مانع از خواندن نماز شده و دیگری ….

بیشتر بخوانید + عکس نوشته کامل »
هزارسال هم زحمت بکشی اگر بین الطلوعین بیدار نباشی به جایی نمیرسی
آسید عبدالکریم کشمیری

یقین بدان سالک که آخرشب و بین الطلوعین بیدار نباشد به جایی نمیرسد!

آقاسید عبدالکریم کشمیری میفرمودند : سالک که آخر شب و بین الطلوعین بیدار نباشد به جایی نمی رسد؛ هزار سال هم زحمت بکشد فایده ندارد این دستور اساسی است. از دیگر عرفا همچون آیت الله سیدحسن عاملی آمده است که به انسان هرچه میدهند در بین الطلوعین می دهند چراکه روزی را در ثلث آخر شب (یک ساعت مانده به نماز صبح) و بین الطلوعین (بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب) پخش می کنند …

بیشتر بخوانید + عکس نوشته کامل »
تاثیر مناجات سحر بر سیر و سلوک انسان
آیت الله فاطمی نیا

هرکسی که به او چیزی داده اند در مناجات سحر داده اند

آیت الله فاطمی نیا : هرکسی که به او چیز داده اند در ساعات سحر داده اند؛ کسی که در دل شب برای مناجات با محبوب ازلی و خواندن نماز بلند می شود زائر خداوند است. ساعات سحری ثلت آخر شب تا طلوع خورشیده است. برای مثال یکساعت قبل از نماز صبح بیدار شوی و نماز شب بخوانی سپس وقت اذان نماز صبح ات رو به جای بیاری و…

بیشتر بخوانید + عکس نوشته کامل »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *